دو سال و دو ماهگی عزیزه مامان
22 آذر 1392 سلام فرشته کوچولوی مامان دختره عزیزم دو سال و دو ماهگیت هم تموم شد . خیلی کامل صحبت میکنی و با زبون ه شیرینت حسابی دلبری میکنی قربونت برم . وقتی به من میگی منم دوستت دارم مامام جون ( مامان جون ) دلم میخواد بال در بیارم خیـــــــــلی خوشحال میشم میبینم دختره مهربون و با محبت و با احساسی دارم . مامان جون 3 آذر مامان بزرگ ( مامان بابا محسن ) فوت کردن و رفت پیش ه خدا به قوله شما . خدا رحمتش کنه خیلی دوستت داشت . این مدت که مراسم ختم داشتن شما پیش خاله ریحانه میموندی و اصلا اذیت نمیکردی دختره گلم . ولی چشمات عفونت کرد و بردیمت دکتر که دکتر بهت دارو داد و قطره هاتو سر وقت توی چشمت ...
نویسنده :
الی
17:51